علی جون علی جون ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

جوانمرد کوچک

من علیم

سلام بهمه دوستا و همه اونایی که دوستم دارن و من بیشتر دوستشون دارم  تیپ جدیدم بوده منم یه بسیجی هستم ...
20 آذر 1393

علی مخلص و چاکر باباشه

سلام دوستای خوب و مهربونم حدود دو ماه ونیمه که از شما بی خبرم آخه مامانیم از وقتی اومده گرفتاره من که خیلی دلم براتون تنگ شده بود نمیدونم شما چی ؟ از اون یک ماهی بگم که مامانیم نبود یعنی از 19 شهریور 93 تا 22 مهر ،  همه  متوجه شدند که من چقدر پسر صبوری هستم . دست مامان بابایی و بابا جون و مریمی درد نکنه خیلی در نبود مامانیم مراقب من بودن. البته  مزاحم خاله ها و عمه ها و عمو  و دایی شدیم که از اونا هم خیلی ممنونم . ولی وقتی مامانیم اومد ازش جدا نمیشدم حتی توی خونه  راه میرفت منم کنارش راه میرفتم  آخه فکر میکردم دوباره میخواد منو بزاره و بره . راستی یادم رفت بگم کلی سوغات برام آورد منم همش ازش تشکر میکردم . ...
18 آذر 1393

سرزمین دوست

سفر غریبی بود این سفر. نمی‌دانم آیا باز هم لیاقت تجربه‌ کردنش را دارم یا نه؟ اما بسیار آموختم از جایی که شبیه هیچ جای دنیا نبود و نیست. بسیار آموختم. بخشش، محبت، گذشت، قضاوت نکردن و هیچ کس بودن را! آرزو دارم که بپذیرید صداقت کلامم را که  تنها بخشی از حسی‌ است که بعد از این سفر و در ایام آن داشته و دارم. آرزو دارم که مایی که از گِل و سرشت هم هستیم بترسیم از پروردگارمان! آرزو دارم باور کنیم معنی هیچ کس بودن را در هر مقام، موقعیت، منزلت و تفکری. من که باور کردم هیچ کس‌ام و باور کردم که تا او نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد و باور کردم که تنها باید تلاش کنم که قبل از هر چیز انسان باشم. شما را دوست دارم و آرزو می&zw...
18 آذر 1393
1